نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز

2 استادیار گروه مدیریت دانشگاه شهید چمران اهواز

3 استادیار پژوهشکده اقتصاد تربیت مدرس

4 دانشجوی اقتصاد کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز

چکیده

تجزیه و تحلیل کمی تولید از طریق بررسی مقدار بهینه عوامل تولید در کشاورزی، در واقع از لوازم اصلی سیاست­ های کشاورزی است که افزایش تولید را از طریق استفاده­ ی بهینه از منابع جستجو می­ کند. این مقاله در پی تخمین و تحلیل تابع تولید برنج چمپا در استان کهگیلویه و بویراحمد است. آمار و اطلاعات مورد نیاز به صورت داده ­های مقطعی در سال 1386 توسط پرسشنامه­ ی مصاحبه با شالیکاران استان جمع آوری گردیده است. با برآورد و تجزیه و تحلیل توابع مختلف تولید و آزمون آنها، تابع کاب- داگلاس به ­عنوان مدل مناسب انتخاب گردید. سپس با استفاده از آن، بهره وری های متوسط و نهایی نهاده­ ها مورد بررسی  قرار گرفت و نسبت ارزش تولید نهایی نهاده به قیمت آن برای بررسی وضعیت به کارگیری و تخصیص بهینه ­ی عوامل تولید محاسبه گردید. در پایان نیز تأثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی بر عدم کارآیی شالیکاران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که کشش تولید نهاده­ های سرمایه، بذر مصرفی، ماشین آلات، نیروی انسانی، سطح زیرکشت و میزان آب مصرفی به ترتیب 102/0، 147/0، 039/0، 181/0، 552/0 و 183/0 است. بازده نسبت به مقیاس در مزارع شالی در استان کهگیلویه و بویراحمد از نوع صعودی و مقدار آن 2/1 است؛ یعنی اگر کلیه­ ی نهاده­ ها و عوامل تولید (سرمایه، بذر مصرفی، ماشین آلات، نیروی انسانی، سطح زیرکشت و آب مصرفی) به مقیاس  افزایش یابد، میزان تولید به میزان 2/1  افزایش پیدا می­ کند. میانگین کارآیی فنی شالیکاران استان 01/67 درصد است که از حداقل 3/33 تا حداکثر 100 درصد نوسان داشته است.  از این رو، ظرفیت افزایش تولید برنج چمپا در استان حدود 7/66 درصد است. بنابراین، می ­توان از طریق بهبود کارآیی فنی شالیکاران، این شکاف عمیق بین بهترین مزرعه ­ی شالیکاری و سایر مزارع استان را کاهش داد.

طبقه­ بندی JEL :
Q13

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Study of the Technical Efficiency of Rice Farmers in Iran: a Case of Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad Province

نویسندگان [English]

  • Mansour Zarra-Nezhad 1
  • Belghais Bavarsad 2
  • Seyed Mohammad Hasan Moustafavi 3
  • Somayeh Noroozi Mehrian 4

1

2

3

4

چکیده [English]

This paper aims at the study of the impact of socio-economic factors on the performance of rice farmers in Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad of Iran. The required statistics and data were collected as cross-sectional data in the 2008-09 farming year through questionnaire-interview study with the province's rice farmers and analyzed by frontier production function. The research results showed that return to scale in rice farms is increasing returns to scale () andwith a degree of 1.2; i.e. if all factors of production (capital, seeds, machinery, labor, cultivated area and water) increases with a scale of t, rate of production will rise with a scale of t 1.2. t. The mean technical efficiency of the rice farmers is 67.01 percent which has been fluctuated between a minimum of 33.3 to a maximum of 100 percent. Thus, increased Champa rice-growing capacity is about 66.7 percent. Therefore, through an improved technical efficiency of rice farmers it will be possible to reduce this deep gap between the first ranked rice farm and other farms in the province.
 JEL classification:Q13

کلیدواژه‌ها [English]

  • Frontier production function
  • rice farmers
  • Technical Efficiency
  • Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad of Iran