نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشگاه لرستان
چکیده
حق آموزش به ویژه آموزش پایه بهعنوان یک حق اساسی برای همه شهروندان به رسمیت شناخته شده است تلاشها برای دستیابی به آموزش همگانی و بهبود نتایج یادگیری، منجر به افزایش منابع اختصاص یافته به آموزش میشود. آموزش پایه باید یکی از بزرگترین مؤلفههای مخارج دولت برای آموزش در کشورها شود. اولویتبندی بخش آموزش پایه در تخصیص بودجه در دهه گذشته، منجر به گسترش دسترسی به آموزش در این مقطع و بهبود ثبتنام در مدارس شده است. لذا هدف این مطالعه بررسی تجربی و تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر هزینههای عمومی در آموزش و پرورش در ایران با استفاده از دادههای سری زمانی برای سالهای 1358 تا 1398 و روش خودرگرسیون با وقفه توزیعی (ARDL) و مدل تصحیح خطا (ECM) است. در این راستا و با توجه به این که هزینههای آموزشی توسط عوامل تعیینکننده چند بعدی تعیین میشود، تعدادی از متغیرها در رابطه با مفهوم اقتصادی-اجتماعی در این مطالعه استفاده شدهاند. یافتههای تجربی حاصل از این مطالعه نرخ رشد تولید ناخالص داخلی واقعی، نرخ بیکاری، نرخ تورم، درآمد مالیاتی، بدهی دولت، جمعیت در سن کار و جمعیت سالمندان را بهعنوان عوامل تعیینکننده بلندمدت هزینههای آموزش عمومی شناسایی کرد. یافتههای حاصل از نتایج آزمون کرانه ARDL، نظریه ضد چرخهای کینزی را که با رابطه منفی بین رشد اقتصادی و هزینههای آموزش عمومی دلالت دارد، حمایت میکند. تجزیه و تحلیل کوتاه مدت مدل نشان داد که نوسانات در مخارج آموزشی با تغییرات در نرخ رشد تولید ناخالص داخلی واقعی، نرخ بیکاری، جمعیت سن کمتر از 15 سال، نرخ تورم و جمعیت بالای 64 سال رابطه معناداری دارد. بنابراین دولت میتواند اجرای اصلاحات مالی را که شامل یک سیاست هزینههای آموزشی پاسخگوتر و با مشارکت مردم برای بهبود کارایی تخصیص آموزش است، در نظر گیرد
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Analysis of factors affecting education costs in Iran
نویسنده [English]
- Elham Fatholahi
lorestan university
چکیده [English]
The right to education, especially basic education, has been recognized as a fundamental right for all citizens. Efforts to achieve universal education and improve learning outcomes lead to an increase in resources dedicated to education. Basic education should become one of the largest components of government spending on education in countries. The prioritization of the basic education sector in the budget allocation in the last decade has led to the expansion of access to education at this stage and improved enrollment in schools. The aim of this study is to empirically investigate and analyze the determinants of public spending in education in Iran using time series data from 1979 to 2019 and Autoregressive Distributed Lag (ARDL) and Error Correction Model (ECM). In this regard, it is assumed that educational costs are determined by multidimensional determinants. Therefore, a number of variables related to the socio-economic concept used in this study. Empirical findings from this study identified real GDP growth rate, unemployment rate, inflation rate, tax revenue, government debt, working-age population, and elderly population as long-term determinants of public education expenditures. The findings from the results of the ARDL marginal test support the Keynesian countercyclical theory, which implies a negative relationship between economic growth and public education expenditures. The short-term analysis of the model showed that fluctuations in education expenditure are sensitive to real GDP growth rate, unemployment rate, population age less than 15 years, inflation rate and population over 64 years. Therefore, the government can consider implementing financial reforms that include a more responsive and participatory education spending policy to improve the efficiency of education allocation.
کلیدواژهها [English]
- educational expenditure
- government
- Effective factors
- Autoregressive Distributed Lag
- Error Correction Model