نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار اقتصاد، گروه اقتصاد، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.

2 دانشجو دکتری اقتصاد، گروه اقتصاد، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.

چکیده

چکیده گسترده
معرفی:
سوخت‌های فسیلی و روند بهره‌برداری و مصرف آن در سده اخیر زمینه‌ساز بروز چالش‌ها و نگرانی‌های جدی در حیطه مسائل مربوط به انرژی و محیط‌زیست شده‌است. چالش‌هایی در مورد امنیت عرضه این سوخت‌ها، پایان‌پذیری منابع آن و از همه مهم‌تر آلایندگی‌های زیست‌محیطی و مسئله گرمایش زمین. از اینرو ارائه راه‌حل‌های کاربردی و اتخاذ سیاست‌های بهینه در این زمینه امری لازم و ضروری به شمار می‌آید. توسعه انرژی‌های تجدید‌پذیر که با طبیعت و محیط‌زیست سازگار است، تولید و تهیه آن‌ها آلایندگی ناچیزی دارد و برای آن‌ها پایان نزدیکی وجود ندارد، می‌تواند مهم‌ترین گزینه در راستای حل وفصل این بحران باشد. ابزارهای متعدد و متنوعی در جهت جایگزینی بین سوخت‌های فسیلی و انرژی‌های تجدیدپذیر وجود دارد که یکی از موثرترین آن‌ها اعمال مالیات کربن بر واحدهای آلاینده‌ای است که از این سوخت‌ها بهره می‌برند. همچنین محدود ساختن حمایت‌ها و یارانه‌های موجود در بخش سوخت‌های فسیلی از دیگر محرک‌های این جایگزینی به شمار می‌آید. پژوهش حاضر تلاشی در جهت بررسی روابط موجود بین اثرات این دو ابزار به عنوان متغیر‌های اصلی و همچنین متغیرهای مرتبط دیگر، بر توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر می‌باشد.
 
متدولوژی:
هدف اصلی از انجام این تحقیق بررسی سیاست‌ها و راهکارهای کاربردی و نتایج حاصل از آن‌ در جهت توسعه‌ی انرژی‌های تجدیدپذیر و کاهش آلایندگی‌های زیست‌محیطی و حرکت در مسیر توسعه‌ی پایدار ‌است. بازه زمانی مورد مطالعه سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۴ وکشورهای مورد مطالعه کشورهای منتخب سازمان همکاری و توسعه اقتصادی OECD می‌باشند که در زمینه اعمال مالیات زیست‌محیطی پیشرو به شمار آمده و این مالیات‌ها در کشورهای مورد بررسی  بیشترین سهم را از کل تولید ناخالص داخلی در مقایسه با دیگر کشورهای عضو OECD داشته‌اند. شیوه مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل مدل، روش خودرگرسیون برداری داده‌های ترکیبی می‌باشد که رفتار تعاملی و اثرات متقابل بین متغیر‌ها را ارائه می‌دهد. ابزارهای بکار رفته در این مدل جهت بررسی روابط بین متغیرها شامل توابع واکنش‌آنی و تجزیه واریانس است. همچنین از برآوردگر GMM جهت تخمین مدل استفاده شده‌است.
 
یافته‌ها:
مطابق با آزمون‌های انجام شده، یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد مالیات کربن تاثیر مثبت و معناداری بر توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر دارد و تأثیر شوک ایجاد شده از مالیات کربن بر مصرف انرژی‌های تجدیدپذیر در کشورهای مورد بررسی مثبت می‌باشد. به‌نحوی‌که افزایش در مالیات کربن تأثیر آنی و افزایشی را بر مصرف انرژی‌های تجدیدپذیر داشته است. همچنین برقراری مالیات کربن با تاثیر منفی بر مصرف سوخت‌های فسیلی با کاهش انتشار کربن، آثار زیست‌محیطی مثبتی ایجاد می‌کند. از سوی دیگر تاثیر یارانه سوخت‌های فسیلی بر انرژی‌های تجدیدپذیر منفی می‌باشد و افزایش یارانه سوخت‌های فسیلی و شوک ایجاد شده از آن موجب کاهش آنی مصرف انرژی تجدیدپذیر می‌شود. به‌طوری‌که بر خلاف متغیر مالیات کربن که باعث افزایش هزینه مصرف سوخت‌های فسیلی می‌شود، اعمال یارانه سوخت‌های فسیلی زمینه کاهش قیمت و افزایش مصرف سوخت‌های فسیلی را فراهم کرده و با ایجاد رابطه جایگزینی مصرف انرژی تجدیدپذیر کاهش می‌یابد.
 
نتیجه:
طبق برآوردهای انجام گرفته در این تحقیق، شوک ایجاد شده از مالیات کربن بر مصرف انرژی‌های تجدیدپذیر در کشورهای مورد بررسی مثبت بوده به‌ نحوی‌که افزایش در مالیات کربن تأثیر آنی و افزایشی را بر مصرف انرژی‌های تجدیدپذیر داشته است. مالیات کربن بر مصرف نفت به عنوان نماینده­ای از سوخت‌های فسیلی تأثیر منفی و معنی‌داری را ایجاد می­کند، چرا‌که شوک ایجاد شده از سوی مالیات کربن موجب می‌شود از مصرف سوخت‌های فسیلی با توجه به افزایش هزینه استفاده از آن کاسته شده و با ایجاد رابطه جایگزینی با مصرف انرژی‌های تجدیدپذیر، هم در کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی و هم در انتشار گاز دی‌اکسید کربن مؤثر باشد. این شوک با توجه به ایجاد شکاف درآمدی و با توجه به وابستگی صنایع به سوخت‌های فسیلی، موجب کاهش تولید ناخالص داخلی در مراحل اولیه می­شود اما پس از چند دوره این تاثیر فزاینده شده و در نهایت موجب افزایش تولید ناخالص داخلی می‌گردد. در مقابل یارانه سوخت‌های فسیلی به مصرف‌کنندگان، می‌تواند وابستگی به مصرف سوخت‌های فسیلی را ایجاد کرده و مصرف‌کنندگان را از انتقال به منابع پاک انرژی بازدارد.
 

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

The Impact of Carbon Taxes and Fossil Fuels Subsidies on the Development of Renewable Energy in Selected OECD Countries

نویسندگان [English]

  • Sajjad Faraji Dizaji 1
  • mohammadreza arefian 2
  • Abbas Assari Arani 1

1 Associate Professor of Economics, Department of Economics, Faculty of Management and Economics, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran.

2 Ph.D Student in Economics, Department of Economics, Faculty of Management and Economics , Tarbiat Modares University, Tehran, Iran.

چکیده [English]

EXTENDED ABSTRACT
INTRODUCTION
Fossil fuels and the process of their exploitation and consumption have led to serious challenges and concerns in the field of energy and environmental issues. These challenges include; the security of supplying these fuels, the depletion of its resources and most importantly their impact on environmental pollutants and global warming. Therefore, providing practical solutions and adopting optimal policies in this field are necessary. The development of using renewable energies that are compatible with nature and the environment, producing less air pollution and are not terminate in the near future, can be the most important option to resolve this crisis. There are different tools to encourage replacing the fossil fuels with renewable energies. One of the most effective of which is to impose carbon taxes on polluting units that use these fuels. Furthermore, limiting the support and subsidies in the fossil fuel sector is another driver of this replacement. The present study is an attempt to investigate the existing relationships between the effects of these two tools among other variables on the development of renewable energy.
 
METHODOLOGY
The main purpose of this research is to investigate the applied policies and solutions and their results in order to develop renewable energy consumption, reduce environmental pollution and move towards sustainable development. The period of this study is from 2004 to 2014 and tit covers the selected countries of the Organization for Economic Co-operation and Development (OECD) which are the leaders in the field of environmental taxation and have higher ratio of environmental taxes to GDP compared to other OECD countries. The method used to analyze the model is the vector autoregression with panel data, which captures the interactive behavior and interactions among the variables. The two important applies tools of this model are impulse response functions and analysis of variance decomposition. The GMM estimator is also used to estimate the model.
FINDINGS
The findings show that carbon tax has a positive and significant effect on the development of renewable energy and the impact of carbon tax shock on renewable energy consumption is positive among the sample countries. Thus, the increase in carbon tax has had an immediate and increasing effect on the consumption of renewable energy. Also, imposing a carbon tax which makes negative impact on fossil fuel consumption by reducing carbon emissions, has positive environmental effects. On the other hand, the impact of fossil fuel subsidies on renewable energy is negative. Increasing fossil fuel subsidies and the shock caused by it will immediately reduce the consumption of renewable energy. In contrast to the carbon tax variable, which increases the cost of fossil fuel consumption, the fossil fuel subsidies reduce the price and increase the consumption of fossil fuels. Therefore, carbon tax and fossil fuel subsidies play important roles in replacing the fossil fuels with renewable energies.
 
CONCLUSION
According to the estimates made in this research, the shock created by the carbon tax on the consumption of renewable energy in the studied countries was positive, so that the increase in the carbon tax had an immediate and increasing effect on the consumption of renewable energy. Carbon tax has a negative and significant impact on oil consumption as a representative of fossil fuels, because the shock caused by carbon tax causes the consumption of fossil fuels to decrease due to the increase in the cost of its use and by creating The replacement relationship with the consumption of renewable energy is effective both in reducing the consumption of fossil fuels and in the emission of carbon dioxide gas. Due to the creation of an income gap and due to the dependence of industries on fossil fuels, this shock causes a decrease in the GDP in the initial stages, but after a few periods, this effect increases and eventually causes an increase in the GDP. In contrast, subsidizing fossil fuels to consumers can create dependence on fossil fuels and prevent consumers from switching to clean energy sources.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Externality
  • Environmental Taxes
  • Carbon Emission
  • Renewable Energy
Agheli, L., Sadeghi, H., & Asvar, Arash. (2014). Impact of democracy on CO2 emmissions. Quarterly Journal of Quantitative Economics11(2), 21-40. (in Persian).
Apergis, N., & Payne, J. E. (2011). The renewable energy consumption–growth nexus in Central America. Applied Energy88(1), 343-347.
Azad, A. K., Rasul, M. G., Khan, M. M. K., Omri, A., Bhuiya, M. M. K., & Hazrat, M. A. (2014). Modelling of renewable energy economy in Australia. Energy Procedia61, 1902-1906.
Bae, J. H., & Shortle, J. S. (2005). The welfare consequences of green tax reform in small open economies (No. 378-2016-21276).
Bhattacharyya, S. C. (2011). Energy economics: concepts, issues, markets and governance. Springer Nature.
Breitung, J., & Pesaran, M. H. (2008). Unit roots and cointegration in panels (pp. 279-322). Springer Berlin Heidelberg.
Dizaji, S. F. (2013). Theory of microeconomics. Tehran: Foujan Publication (in Persian).
Dizaji, S. F. (2014). The effects of oil shocks on government expenditures and government revenues nexus (with an application to Iran's sanctions). Economic Modelling40, 299-313.
Dizaji, S. F. (2018). Trade openness, political institutions, and military spending (evidence from lifting Iran’s sanctions). Empirical Economics, 57(6), 2013-2041.
Dizaji, S. F. (2019). The potential impact of oil sanctions on military spending and democracy in the Middle East (No. 644).
Dizaji, S. F., Farzanegan, M. R., & Naghavi, A. (2016). Political institutions and government spending behavior: theory and evidence from Iran. International Tax and Public Finance23, 522-549.
Dizaji, S. F., & Ousia, N. A. S. (2017). The Effects of Economic, Financial and Political Developments on Iran’s CO2 Emissions. Iranian Economic Review, 21(4), 925-940.
Doan, T., Litterman, R., & Sims, C. (1984). Forecasting and conditional projection using realistic prior distributions. Econometric reviews, 3(1), 1-100.
Eslamloueyan, K., & Ostadzad, A. H. (2015). Green Taxes in Energy and Final Goods Sectors in Iran: A Game-Theoretic Approach. Iranian Energy Economics5(17), 1-37. doi: 10.22054/jiee.2017.7161
Fotros, M., Aghazadeh, A., & Jabraili, S. (2011). Impact of Economic Growth on the Consumption of Renewable Energy: A Comparative Study of Selected OECD and Non-OECD (Including Iran) Countries. Quarterly Energy Economics Review, 9(32), 51-72. Avalabale at:  https://www.sid.ir/paper/99497/fa. (in Persian).
Glomm, G., Kawaguchi, D., & Sepulveda, F. (2008). Green taxes and double dividends in a dynamic economy. Journal of policy modeling30(1), 19-32.
Goli, Z. (2011). Energy subsidies and reforms in selected countries. Economic Journal, (11), 43-60. Avalabale at:   https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47808/58/text. (in Persian).
Gujarati, Da. (1999). Fundamentals of  Econometrics. (H. Abrishami, Trans.). Tehran: University of Tehran (in Persian).
Harati, J., Eslamloueyan, K., & ghetmiri, M. A. (2012). The Optimal Environmental Tax in a Generalized Growth Model with Clean Technology Diffusion and Environment Quality: the Case of Iran. Journal of Economic Modeling Research, 2(7), 97-126.  http://jfm.khu.ac.ir/article-1-332-fa.html. (in Persian).
Jafari Samimi, A., & Alizadeh Malafeh, E. (2015). Simulation of Green Tax on Economic Growth in Iran: Application of Computable General Equilibrium (CGE) Approach. Quarterly Journal of Economic Growth and Development Research, 6(22), 57-70. Avalable at: https://www.sid.ir/paper/192173/en. (in Persian).
Jahangard, E., Banoe, A. A., Barkhordari, S., Amadeh, H., & doudabi nezhad, A. (2019). Comparison of Economic Effects of Carbon Taxes and Energy Taxes on Iran's Economy: A Computable General Equilibrium approach. Iranian Energy Economics8(30), 61-92. doi: 10.22054/jiee.2019.10487.
Javan, A., & Nasimi, H. (2006). Optimal Methods for Reviewing and Modifying Energy Subsidies. Journal of Energy Economics Studies, (6), 99-64. https://www.noormags.ir/view/en/articlepage/5858/97.  (in Persian).
Kalkuhl, M., Edenhofer, O., & Lessmann, K. (2013). Renewable energy subsidies: Second-best policy or fatal aberration for mitigation?. Resource and Energy Economics35(3), 217-234.
Khodadadkashi, F., Akaaberi Tafti, M., Mosavijahromi, Y., & Khosravinejad, A. (2015). The Comparison of Welfare and Environment Impacts of Carbon Tax in Different Region of Iran: Application of Dynamic Regional General Equilibrium Model. Journal of Tax Research, 23(28), 143-179. Avalabale at: http://taxjournal.ir/article-1-768-fa.html. (in Persian).
Litterman, R. B. (1986). Forecasting with Bayesian vector autoregressions—five years of experience. Journal of Business & Economic Statistics, 4(1), 25-38.
Love, I., & Zicchino, L. (2006). Financial development and dynamic investment behavior: Evidence from panel VAR. The Quarterly Review of Economics and Finance46(2), 190-210.
Lütkepohl, H. (2005). New introduction to multiple time series analysis. Springer Science & Business Media.
Majdzadeh Tabatabaei, S., Hadian, E., & Zibaei, M. (2015). Determining Proper Subsidy to Renewable Energy in Iran: A Hybrid Approach of CGE Model. Iranian Energy Economics5(17), 129-167. doi: 10.22054/jiee.2016.7172
Moghimi, M., Shahnoushi, N., Danesh, Sh., Akbari Moghaddam, B., & Daneshvar, M. (2011). The Survey of Welfare and Environmental Effects on the Green Tax & Decline Subsidy on Fuels in Iran by Using a Computable General Equilibrium Model. Agricultural Economics and Development19(3), 79-108. Avalabale at: http://aead.agri-peri.ac.ir/article_58758.html?lang=en. (in Persian).
Mousavi shafaee, S. M., Noorollahi, Y., Rezayan Ghayahbashi, A., Yousefi, H., & Rezayan, A. H. (2016). Human Security and Challenges to the Development of Renewable Energies in Iran, with Emphasis on Environmental Security. Journal of Environmental Science and Technology18(3), 167-180. (in Persian).
Nazari, R. (2014). Economic Growth, Energy and Environmental: The Analysis of E3 Model in Iran. Quarterly Journal of Quantitative Economics11(1), 19-40 (in Persian).
Nguyen, K. H., & Kakinaka, M. (2019). Renewable energy consumption, carbon emissions, and development stages: Some evidence from panel cointegration analysis. Renewable Energy132, 1049-1057.
Sadeghi, K., Sojudi, S., & Ahmadzadeh Deljavan, F. (2016). Renewable Energy, Economic Growth and Quality of the Environment in Iran (1980 – 2012). Journal of Energy Planning And Policy Research, 3(6), 171-202. Avalabale at: https://www.sid.ir/paper/511362/fa. (in Persian).
Sims, C. A. (1980). Comparison of interwar and postwar business cycles: Monetarism reconsidered.
Pajouyan, J., & Nemati, H. (2009). Evaluating the environmental and economic impacts of Carbon Tax Using Computable General Equilibrium Model (CGE). Journal of Applied Economics, 1(1), 1-31. Avalabale at: https://jae.srbiau.ac.ir/article_3879.html. (in Persian).
Pesaran, M. H., & Smith, R. (1995). Estimating long-run relationships from dynamic heterogeneous panels. Journal of econometrics68(1), 79-113.