نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه اقتصاد، دانشکدهی علوم اجتماعی، اقتصاد و کارآفرینی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
2 دانشیار گروه اقتصاد، دانشکدهی علوم اجتماعی، اقتصاد و کارآفرینی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
3 دانشجوی دکترای اقتصاد شهری و منطقهای، دانشکدهی علوم اجتماعی، اقتصاد و کارآفرینی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
چکیده
معرفی:
فقر این مسئله بنیادی پدیدهای چندبعدی است که همواره بهعنوان یکی از مهمترین آسیبهای جوامع، ریشه گرفتاریها و عقبماندگیهای بخش عظیمی از کره زمین بوده و هست. تلاش برای از بین بردن این معضل اجتماعی یکی از برجستهترین اهداف رشد و توسعه اقتصادی است؛ و علیرغم رشد اقتصادی در میان کشورهای توسعهنیافته و یا درحالتوسعه این معضل همچنان ادامه دارد. اگرچه رشد بهعنوان یکی از متغیرهای کلان اقتصادی تأثیر ویژهای بر فقر و کاهش آن ایفا میکند اما بااینوجود نابرابری و تأثیر آن بر رشد اقتصادی سهم تعیینکنندهای در منتفع شدن فقرا از رشد اقتصادی را داراست. اگرچه در روند رشد اقتصادی آنچه باعث کاهش فقر میگردد افزایش میزان درآمد خانوار است اما از دیگر سوی توزیع درآمد بین خانوارها باید بهگونهای باشد که فقرا نیز از این رشد بهرهمند گردند. لذا رشد اقتصادی بهتنهایی برای از بین بردن فقر کافی نیست و اثر آن بر فقر، بسته به موقعیتهای زمانی و مکانی متفاوت، یکسان نیست و چگونگی توزیع منافع رشد نیز حائز اهمیت است. این در حالی است که نابرابری و فقر دو مفهوم کاملاً متفاوت هستند، اما این دو عمیقاً باهم در ارتباطاند. ازاینرو توجه همزمان به رشد اقتصادی و کاهش نابرابری میتواند نتایج مطلوبی در راستای کاهش فقر ایجاد کند. طی دهههای اخیر نیز جوامعی که به هردو موضوع رشد اقتصادی و کاهش نابرابری توجه داشتهاند در کاهش فقر بسیار موفقتر عمل کردهاند. در این راستا برای پی بردن به اثرات رشد اقتصادی بر فقر، لازم است، اثرات رشد اقتصادی از دو جنبه اثر رشد بر فقر و اثر نابرابری بر فقر از هم تفکیک شوند. آنگاه تغییر در شاخص فقر به تغییر در میانگین درآمدها و تغییرات نابرابری درآمدی تجزیه میشود تا بهدرستی سهم رشد و نابرابری در کاهش فقر مشخص گردد. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی سهم رشد و نابرابری و برآیند آنها در کاهش فقر است.
متدولوژی:
این مطالعه با استفاده از شاخص فقر سن، روش تجزیه فقر کاکوانی و متد ریاضیاتی متفاوت برای استانهای ایران، طی دوره زمانی 97-1384 موردمحاسبه قرارگرفته است.
یافته ها:
نتایج مطالعه حاکی از آن است که در استان یزد هر دو اثر درآمدی و اثر توزیعی در یک راستا و به نفع فقرا عمل کرده و منجر به کاهش فقر گشتهاند این در حالی است که در استانهای کرمانشاه، خراسان رضوی، اصفهان و زنجان وضعیت توزیع درآمدها و میانگین درآمدها به نحوی عمل کرده که تقریباً یکدیگر را خنثی کردهاند به این صورت که میانگین درآمدها افزایشیافته و فقر را کاهش داده اما از دیگر سو نابرابری افزایشیافته و منجر به افزایش فقر گشته است؛ اما وضعیت در استان البرز متفاوت است بهنحویکه باوجود اینکه کاهش میانگین درآمدها فقر را افزایش داده اما بهبود وضعیت توزیع درآمدها نهتنها آثار منفی سهم درآمدی را از بین برده است، بلکه درنهایت منجر به کاهش فقر گشته است. لکن در استانهای گیلان، خوزستان، فارس، همدان، چهارمحال و بختیاری، لرستان، تهران، قم، خراسان شمالی، سیستان و بلوچستان اثر توزیعی و اثر درآمدی در یک راستا بر فقر تأثیر گذاشته و باعث افزایش آن گشتهاند؛ و در سایر استانها وضعیت توزیع درآمدها بهگونهای تغییر کرده که علیرغم افزایش میانگین درآمدها، منجر به افزایش فقر شده است.
نتیجه:
لذا چنانکه یافتههای تحقیق نشان میدهد تنها در تعداد کمی از استانهای کشور فقر طی دوره تحت بررسی کاهشیافته است. و اثر توزیعی یا اثر درآمدی یا هردوی آنها منجر به افزایش فقر گشتهاند. لذا باید در راستای کاهش فقر رشد اقتصادی و کاهش نابرابری بسیار مورد توجه قرار گیرند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Determining the Contribution of Growth in Income and Inequality in Reducing Poverty in Iran (A Province-Based Case Study)
نویسندگان [English]
- mohammadsharif karimi 1
- sohrab Delangizan 2
- Elham Heshmati Dayari 3
1 Assistant Professor of Economics, Faculty of Social Sciences, Economics and Entrepreneurship, Razi University, Kermanshah, Iran.
2 Associate Professor of Economics, Faculty of Social Sciences, Economics and Entrepreneurship, Razi University, Kermanshah, Iran.
3 Ph.D. student in urban and regional economic, Faculty of Social Sciences, Economics and Entrepreneurship, Razi University, Kermanshah, Iran.
چکیده [English]
INTRODUCTION
Poverty is a fundamental multidimensional phenomenon which has always been and is one of the most important detriments to societies and the root of the problems and hindrances of most parts of the world. Efforts to eliminate this social problem are one of the most prominent goals of economic growth and development; and despite economic growth in underdeveloped or developing countries, this problem persists. .Although growth in income, as one of the macroeconomic variables, has a significant effect on poverty and its reduction, but the existence of inequality and its effect on economic growth plays an important role in benefiting the poor from economic growth. In the process of economic growth, what reduces poverty is an increase in household income; thus, the distribution of income among households should be such that the poor also benefit from this growth. Therefore, economic growth is not sufficient to eliminate poverty on its own, and its effect on poverty is not the same at different times and places, and the manner in which the benefits of growth are distributed is significant as well. Inequality and poverty are two completely different concepts, but they are deeply related. Therefore, paying attention to economic growth and reducing inequality can have good results in reducing poverty. In recent decades, societies that have focused on both economic growth and reducing inequality have been much more successful in reducing poverty. In this regard, to understand the effects of economic growth on poverty, it is necessary to distinguish between the effects of economic growth on poverty and the effect of inequality on poverty. Then, the change in the poverty index is broken down into a change in average incomes and changes in income inequality to properly determine the contribution of income and inequality in poverty decrease.
METHODOLOGY
in the present study, the effects of income and inequality and their resultant on reducing poverty in the provinces of Iran over a fourteen-year period, from 2004 to 2018, have been determined using the Sen Index, the Kakwani method, and various mathematical methods.
FINDINGS
As confirmed by our study results, both income effects and inequality effects had performed in favor of the impoverished in the province of Yazd and led to poverty reduction, while in Kermanshah, Khorasan Razavi, Isfahan, and Zanjan the income effects and inequality effects have somewhat neutralized one another. In other words, even though the increase in the average income reduced poverty, the increased inequality led to increased poverty. On the other hand, the situation in the province of Alborz was considerably different. In this province, although decreasing the average income increased poverty, the improvement in income distribution not only eliminated the negative effects of the income share, but also reduced poverty. However, the income effects and inequality effects had moved in the same direction in Gilan, Khuzestan, Fars, Hamedan, Chaharmahal & Bakhtiari, Lorestan, Tehran, Qom, North Khorasan, and Sistan and Baluchestan, to increase poverty. Finally, in other provinces, the distribution of income has changed in a way that despite the increase in average incomes, poverty increased.
CONCLUSION
Therefore, as the research findings show, poverty has decreased in only a few provinces during the period under review. And the inequality effects and the income effects, or both, have led to increased poverty. Therefore, in order to reduce poverty, economic growth and reduce inequality must be given much attention.
کلیدواژهها [English]
- Poor
- Poverty Line
- Lorenz Curve
- Iran Provinces