دانشگاه شهید چمران اهوازفصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد مقداری2008-58507220100622Augment the Neoclassical Growth Model to Evaluate the Effect of Property Rights on Economic performance and Test It Using the Panel Data Approachتعمیم مدل رشد نئوکلاسیک به منظور بررسی اثر حقوق مالکیت بر روی عملکرد اقتصادی و آزمون آن با استفاده از رهیافت داده های تابلویی1261064910.22055/jqe.2010.10649FAمحمد حسینمهدوی عادلیدانشیار اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهدساراشهرکیدانشجوی دکتری گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهدمحمدرضاکلاییدانشجوی دکتری گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20140624This study review the causal mechanisms linking institutional changes across countries to changes in the levels of economic performance. Mechanism considered in this study is the effects of property rights protection on physical and human capital accumulation and on economic performance, measured by the level of per capita GDP. For this purpose, this study has used Dincer (2007) approach. Dincer (2007) added variables related to institutional features of countries to neoclassical growth model proposed by Mankiw, Romer, and Weil (1992). It will test augmented model using data from 77 countries over the period 2000 to 2007. The results show that the augmented model increase the explanatory power. Also they revealed the accumulation of physical and human capital, and therefore the level of per capita GDP in a country, is positively related with the degree of property rights protection as well as with the saving rates.<em> این مطالعه</em><em> به دنبال بررسی مکانیزم های علّی </em><em>است</em><em> که </em><em>بین تغییرات نهاد</em><em>ی هر کشور با تغییرات در سطح کارایی ان ارتباط برقرار می کند.</em><em> </em><em>مکانیزم مورد نظر در این تحقیق،</em><em> اثرات حفاظت از حقوق مالکیت بر انباشت سرمایه ی فیزیکی و انسانی و به دنبال آن بر عملکرد اقتصاد، که توسط سطح تولید ناخالص داخلی سرانه اندازه گیری شده است، </em><em>می باشد. برای این منظور از روش دینسر (2007) که مدل رشد </em><em>نئو کلاسیکی منکیو، رومر و ویل (1992) </em><em>را با افزودن </em><em>متغیرهای مربوط به ویژگی های نهادی کشورها گسترش می دهد، استفاده نموده است. </em><em> سپس مدل تعمیم یافته، با استفاده از داده های 77 کشور طی بازه ی زمانی 2000 تا 2007 آزمون شده است. نتایج نشان داد که مدل تعمیم یافته، قدرت توضیح دهندگی را افزایش می دهد. همچنین </em><em>انباشت سرمایه ی فیزیکی و</em><em> انسانی</em><em> و در نتیجه سطح تولید ناخالص داخلی سرانه </em><em>در یک کشور</em><em>با درجه ی حفاظت از حقوق مالکیت نیز، به اندازه ی نرخ پس انداز رابطه ی مثبت دارد.</em>https://jqe.scu.ac.ir/article_10649_22c63a386e6daf72b1345ad87e00ad65.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازفصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد مقداری2008-58507220100622Forecasting of Short Run the Electricity Demand with Neural Networks and Wavelet Transformپیشبینی کوتاه مدت تقاضای برق کشور با استفاده از شبکههای عصبی و تبدیلموجک27561065010.22055/jqe.2010.10650FAحسینصادقیعضو هیئت علمی اقتصاد دانشگاه تربیت مدرسمهدیذوالفقاریدانشجوی دکتری گروه اقتصاد دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20140624Aware from electricity consumption in each period is necessary to Wright planning for main policy making. Therefore its demand forecasting is important between economic various sections. in this paper, was surveyed the comparative study of nonlinear manners of Artificial Neural Network and Wavelet Transform and liner process of ARMA in forecasting the electricity daily demand in time distance since one step to ten step ahead. The results presented the artificial neural network and wavelet transform on base of RMSE and MAPE indicators have high accuracy than ARMA in forecasting the electricity daily demand. <em>آگاهی از میزان تقاضای انرژی برق در هر دوره، به منظور برنامه ریزی دقیق و اعمال سیاستگذاری های لازم، امری ضروری است. از این رو، </em><em>پیشبینی تقاضای آن، برای بخش های مختلف اقتصادی حائز</em><em>اهمیت است</em><em>. </em><em> در این مقاله به مطالعه ی تطبیقی روش های غیرخطی شبکه های عصبی مصنوعی و تبدیل موجک- شبکه ی عصبی و فرایند خطی </em><em> </em><em>ARMA</em><em>در پیشبینی تقاضای روزانه برق</em><em> در بازه ی زمانی</em><em> یک تا ده</em><em></em><em>گام</em><em> به جلو </em><em>پرداخته شده است. نتایج</em><em> حاصل از به کارگیری معیارهای سنجش </em><em>RMSE</em><em> و </em><em>MAPE</em><em> نشان داد که</em><em> مدل های غیرخطی</em><em> تبدیل موجک و شبکه ی عصبی پیشخور، نسبت به مدل </em><em>ARMA</em><em>،</em><em>در پیش بینی روزانه تقاضای برق کشور از دقت بالایی برخوردار است.</em>https://jqe.scu.ac.ir/article_10650_428abc73e139ed06be67b12ff3b1534e.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازفصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد مقداری2008-58507220100622Study of Relationship Monetary Policies and Economic Fluctuations in Iran (Rational Expectation Frame)مطالعه ی ارتباط سیاست های پولی و نوسانات اقتصاد ایران (چارچوب انتظارات عقلایی)57741065110.22055/jqe.2010.10651FAنرگسخواجه روشناییدانشجوی کارشناسی ارشدناصرشاهنوشی، دانشیار دانشگاه فردوسی مشهدیدالهآذرین فرکارشناسی ارشد موسسه پژوهشهای برنامه ریزی- اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییرؤیامحمدزادهدانش آموخته کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزیافشینامجدیمدیر گروه سیاستهای حمایتی موسسه پژوهشهای برنامه ریزی اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییJournal Article20140624The main purpose of this study is to investigate impacts of monetary policy on macroeconomic variables and fluctuations with methods such as Rational Expectation (Azam theory), Pesaran and Shin and Hendry during 1973-2006. <br />The results show that analyzing the impacts of real effective exchange rate(reer) and inflation rate(inf) in rational expectation framework isn’t possible. Both central bank policy tools have great impact on reer and inf (long run & short run). So choosing a good and suitable policy is very important for macroeconomic stability.<em>هدف کلی مقاله ی حاضر، مطالعه ی چگونگی تأثیر سیاست های پولی بر نوسانات متغیرهای کلان اقتصادی ایران در چارچوب انتظارات عقلایی طی دوره ی زمانی 85-1352 است. در همین راستا، ابتدا با بهره گیری از روش پسران و شین، وجود رابطه ی بلند مدت میان متغیرهای مستقل با متغیرهای وابسته ی نرخ ارز مؤثر حقیقی و نرخ تورم بررسی گردیده و سپس روابط بلند مدت با استفاده از الگوی </em><em>ARDL</em><em> به دست آمده است. روابط کوتاه مدت نیز با استفاده از فرآیند هندری و آزمون فرضیه های پیاپی تعیین گردیده است. نتایج مطالعه نشان داد که عامل اصلی نوسانات تورمی، تغییرات شاخص قیمت (تورم) است. همچنین به استناد نتایج، در چارچوب انتظارات عقلایی تحلیل میزان تأثیر نرخ ارز و تورم بر یکدیگر امکان پذیر نیست. از آنجا که دو معیار سیاستی بانک مرکزی (ذخایر بانک مرکزی به کل اعتبارات داخلی و اعتبارات اعطایی بانک مرکزی به دولت) در بلندمدت و کوتاه مدت، تأثیر قابل ملاحظه ای بر نرخ ارز و تورم نشان دارند، در نتیجه برای ایجاد ثبات اقتصادی، انتخاب سیاست های پولی مناسب توسط بانک مرکزی نقش به سزایی در ثبات این متغیرها خواهد داشت.</em>https://jqe.scu.ac.ir/article_10651_9b7ff40d0748a39faa9c91e5fd9d88bd.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازفصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد مقداری2008-58507220100622ICT, Income Inequality and Economic Growthفناوری اطلاعات و ارتباطات، نابرابری درآمد و رشد اقتصادی75941065210.22055/jqe.2010.10652FAعلیرضاپورفرجاستادیار علوم اقتصادی دانشگاه مازندرانیوسفعیسی زاده روشندانشجوی دکتری علوم اقتصادی دانشگاه مازندرانJournal Article20140624The main purpose of this paper investigate the impacts of ICT infrastructure and accesses with attention to income inequality on economic growth. A panel data set for 14 countries with high income inequality and 14 countries with low income inequality for the period 2000–2006 has been assembled to test the analytical investigations.The panel estimation shows that the implied effect of ICT infrastructure and accesses on growth is less down for countries with high income inequality because the digital divide hinders economic growth incurred by the ICT. From a policy standpoint, this result implies that the positive impact of ICT on growth will be reinforced by the income redistribution.<em> هدف اصلی این مقاله بررسی اثر دسترسی و زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات روی رشد اقتصادی با توجه به نابرابری درآمد است. از داده های پنل برای 14 کشور با نابرابری بالا و 14 کشور با نابرابری پایین در دوره ی 2006- 2000 استفاده شده است. نتایج قبلی نشان داد که اثر دسترسی و زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات بر روی رشد اقتصادی در کشورهای با نابرابری درآمدی بالا پایین تر است؛ زیرا شکاف دیجیتالی مانع اثر گذاری </em><em>اطلاعات و تکنولوژی ارتباطات بر روی رشد می شود. به عبارت دیگر، اثر یک واحد تغییر در دسترسی و استفاده از اطلاعات و تکنولوژی ارتباطات بر روی رشد بستگی به سطح نابرابری درآمدها دارد.</em><em> </em><em>از نقطه نظر سیاسی این نتیجه نشان می</em><em> </em><em>دهد که اثر قوی </em><em></em><em>تر</em><em>اطلاعات و تکنولوژی ارتباطات بر روی رشد با توزیع مجدد درآمد امکان پذیر است.</em>https://jqe.scu.ac.ir/article_10652_fc4c6e71d42b91f254631da3c469cbde.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازفصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد مقداری2008-58507220100622The Impact of Price Changes on Povertyتأثیر تغییرات قیمت بر فقر951171065310.22055/jqe.2010.10653FAسهیلاپرویندانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی0000-0003-2652-5166Journal Article20140624Price changes Price change is the most important channel to reflect the effects of economic policies on economic situation of households. Price change effects which captured by means of price elasticity of poverty index could be decomposed two components. The first is income effect and the second is distributional effect,which measures the relative price change. Distribution effect determines whether the price changes benefit the poor proportionally or benefit the non-poor. Also this paper uses price index for poor (PIP),which can be computed for any poverty indexes. PIP uses the share of goods expenditure in total household budget of poor household,so PIP shows the poor reflection more precisely. While the conventional consumer price index such as Laspiears use the share of goods expenditure in total household budget as an average,which reflect household behavior with average income. The empirical results by using urban Iranian households data,based on the consumer demand theory,show the price changes during (2003-2008) period,occurred in away that favor of the non-poor proportionally more than the poor. Just during (2004-2005),price changes proportionally have favored the poor,because the non-basic good's price had faster increase than basic good's price.<em>تغییرات قیمتی مهمترین کانال انعکاس سیاست های اقتصادی بر موقعیت اقتصادی خانوارها است. این تغییرات در قالب دو اثر درآمدی و توزیعی ظاهر می شود. اثرات توزیعی از طریق تغییر در قیمت های نسبی و اثر درآمدی از طریق تغییر در سطح عمومی قیمت ها، شاخص های فقر را تحت تأثیر قرار می دهد. اینکه تغییرات قیمتی به نفع گروه فقیر یا به نفع گروه غیر فقیر است، بستگی به رفتار مصرفی این گروه ها در قبال تغییرات قیمتی است. برای ارزیابی این اثرات معمولا ًاز شاخص های قیمت مصرف کننده که مبین رفتار مصرفی خانوارهای با درآمدی معادل میانگین درآمد جامعه است، استفاده می شود، درحالی که رفتار مصرفی گروه های کمدرآمد می تواند متفاوت باشد. این مطالعه بر اساس تئوری تقاضای مصرف</em><em></em><em>کنندگان با بهره </em><em></em><em>گیری از مفاهیم کشش، تأثیر تغییرات قیمتی را بر طبقه ای از شاخص های فقر اندازه گیری می </em><em></em><em>کند. نتایج تجربی در مناطق شهری ایران نشان داد که افزایش سطح عمومی قیمت ها (اثر درآمدی تغییرات قیمت) شاخص های فقر را بدتر می کند. تغییرات توزیعی (تغییرات قیمت های نسبی) نیز به نفع گروه فقیر نیست. شاخص های قیمتی که با توجه به رفتار مصرفی گروه فقیر محاسبه می گردد، بزرگتر از شاخص های قیمتی است که بر اساس رفتار مصرفی کل جامعه محاسبه می شود. بنابراین، شاخص هزینه ی زندگی گروه کم درآمد به طور نسبی بالاتر از شاخص هزینه ی زندگی گروه غیر فقیر است</em><em>.</em>https://jqe.scu.ac.ir/article_10653_e25dfb96d32b6ebb198ad38d13255167.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازفصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد مقداری2008-58507220100622Comparison bettwen Traditional Hedonic Price Model and Reid Hedonic Price Model (Case Study of Urban Regionsof Hamedan Province)مقایسه ی مدل قیمت هدانیک سنتی و مدل قیمت هدانیک رید در برآورد تابع قیمت هدانیک مسکن (مطالعه ی موردی مناطق شهری استان همدان)1191471065410.22055/jqe.2010.10654FAعلی اکبرقلی زادهاستادیار اقتصاد دانشگاه بوعلی سینای همدانداودبهبودیدانشیار اقتصاد دانشگاه تبریزاحسانشکریانکارشناس ارشد مهندسی سیستمهای اقتصادی و اجتماعیJournal Article20140624This study identify effective factors on housing price at urban regions of Hamedan Province. Between different models, Hedonic Model was used. In traditional model of hedonic price, structural characteristics of dwelling unit and also environmental and neighborhood characteristics for estimating of house price is spotted. Model of this study is Reid suggested model. This model also considers owners and buyers characteristics of dwelling units. On the basis of determination coefficient Reid Model is better in comparison with traditional hedonic model. Reid Model is estimated for owners and tenants separately. Results of this study shows that quality of housing services such as land area, number of rooms, kinds of skeleton (metal or brick), annual fixes, package and lift are effective and significant. Demographic variables such as age, sex, level of education and marriage position of owners are important too.<em>این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر قیمت واحدهای مسکونی و تخمین ارزش این عوامل در مناطق شهری استان همدان می پردازد. از میان روش</em><em></em><em>های مختلف، روش قیمت هدانیک برگزیده شد. در روش مرسوم و سنتی قیمت هدانیک</em>،<em> ویژگی های مختلف فیزیکی و ساختاری واحد مسکونی و ویژگی های محیطی و همسایگی برای برآورد قیمت مسکن لحاظ می شود. روشی که در این مطالعه در نظر گرفته شده است، روش هدانیک پیشنهادی توسط رِید</em><em>(</em><em>Reid</em><em>) </em><em> است. در این روش علاوه بر موارد قبلی، ویژگی های خریداران و مالکان واحد مسکونی نیز در مدل وارد می شود. بر اساس نتایج به دست آمده مدل رِید نسبت به مدل هدانیک سنتی از قدرت توضیح دهندگی بیشتری برخوردار است. این مدل به تفکیک مالکان و مستأجران تخمین زده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که کیفیت خدمات مسکن تابع عواملی مانند: زیر بنا، تعداد اتاق، اسکلت فلزی و آجری، تعمیرات سالیانه، پکیج، آسانسور و نیز متغیرهای دموگرافیکی مانند: سن، جنس، سطح تحصیلات و وضعیت تأهل مالک واحد مسکونی بر قیمت مسکن در مناطق شهری استان همدان است.</em>https://jqe.scu.ac.ir/article_10654_83b38e37968f836557e753f988373339.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازفصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد مقداری2008-58507220100622Estimation of Foreign Iran’s Tourism Demand from some Origin Countries (Time-Varying Parameter Approach)تخمین تقاضای گردشگری ایران به تفکیک چند کشور منتخب با استفاده از رهیافت TVP1491711065510.22055/jqe.2010.10655FAپرویزمحمدزادهاستادیار گروه اقتصاد دانشگاه تبریزداودبهبودیدانشیار گروه اقتصاد دانشگاه تبریزسیابممیپوردانشجوی دکتری گروه اقتصاد دانشگاه تبریزمجیدفشاریدانشجوی دکتری گروه اقتصاد دانشگاه تبریزJournal Article20140624The main objective of this paper is to estimate the foreign tourism demand for Iran from India, Pakistan and Turkey during 1974-2005. This study proposes a new technique – the time varying parameter (TVP) approach to tourism demand modeling. To that end, the behavioral change of tourists over time is traced using the Kalman filter approach. <br />The main findings of this paper reveal that the foreign tourism appears to be a normal good and inelastic to the domestic prices. In addition, habit information is an important factor of Iran’s tourism demand. Comparing income elasticity and own price elasticity between these countries show that the tourism demand from Turkey has a better situation to other countries.<em>هدف اصلی این مطالعه، تخمین تابع تقاضا برای گردشگری ایران به تفکیک سه کشور هند، پاکستان و ترکیه طی سال های 1353-1385 است. برای این منظور مدل تحقیق با استفاده از رهیافت پارامتر متغیر در طول زمان (</em><em>TVP</em><em>) و روش کالمن- فیلتر تخمین زده شده است. نتایج </em><em>حاصل از تخمین مدل دلالت بر این دارد که براساس کشش های درآمدی، تقاضا برای گردشگری ایران از هر سه کشور، کالای نرمال است. ضرایب کشش قیمتی نیز نشان داد که تقاضای گردشگری کم کشش است. عادات رفتاری گردشگران از عوامل تأثیرگذار بر تقاضا برای گردشگری ایران است. مقایسه ی کشش های درآمدی و قیمتی تقاضا برای گردشگری ایران از سه کشور مذکور نشان داد که تقاضا برای گردشگری ایران از ترکیه نسبت به دو کشور دیگر از رونق بیشتری برخوردار بوده است. </em>https://jqe.scu.ac.ir/article_10655_7a71a6b6bc18a9e667cc2e7cc1a8e7be.pdf