دانشگاه شهید چمران اهواز
فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد مقداری
2008-5850
2717-4271
15
3
2018
11
22
بررسی اثر نامتقارن نااطمینانی قیمت نفت بر رشد اقتصادی (به روش الگوی گشتاور تعمیم یافته)
1
20
FA
ناصر
سیف اللهی
0000-0003-3084-256X
استادیار گروه مدیریت و اقتصاد دانشگاه محقق اردبیلی
naser_seifollahi@yahoo.com
10.22055/jqe.2018.21549.1650
در این تحقیق به بررسی اثر نامتقارن نااطمینانی قیمت نفت بر رشد اقتصادی،با استفاده از روش گشتاور تعمیم یافته (GMM) در طی دوره زمانی 2015-1961 در گروه کشورهای صادرکننده نفت و گروه کشورهای واردکننده نفت پرداخته شده است. به این منظور، ابتدا شاخص نااطمینانی ناشی از نوسانات قیمت نفت با استفاده از الگوی واریانس ناهمسانی شرطی خودرگرسیون تعمیم یافته نمایی EGARCH)) برآورده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که اثر نااطمینانی قیمت نفت بر رشد اقتصادی در هر دو گروه کشورها به صورت نامتقارن است. همچنین نتایج برازش الگوی پانل پویا به روش GMM نیز حاکی از آن است که هم در گروه کشورهای صادرکننده کننده نفت و هم در گروه کشورهای وارد کننده نفت نااطمینانی قیمت نفت بر رشد اقتصادی اثر منفی و معنی دار دارد و اثر شوک های مثبت بر رشد اقتصادی بیش تر از اثر شوک های منفی می باشد. در حالی که در هر دو گروه کشورها نرخ رشد اقتصادی یک دوره قبل، رشد سرمایه گذاری، نرخ ارز حقیقی و نرخ رشد جمعیت با رشد اقتصادی رابطه مثبت دارد.
کلید واژه ها:,رشد اقتصادی,نااطمینانی قیمت نفت,نرخ ارز حقیقی,سرمایهگذاری
https://jqe.scu.ac.ir/article_13990.html
https://jqe.scu.ac.ir/article_13990_784a586e91094e4bfcb26448cb44c5a6.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد مقداری
2008-5850
2717-4271
15
3
2018
11
22
تاثیر متقابل درآمد نفتی با شاخص نهادی حکمرانی بر تشکیل سرمایه فیزیکی
21
42
FA
ابوالفضل
شاه آبادی
0000-0002-9316-8296
دانشگاه بوعلی سینا
shahabadia@gmail.com
حمیده
رهنما
دانشگاه بوعلی سینا
h_rahnama85@yahoo.com
وحید
امیدی
0000-0003-2074-3920
دانشجوی دکتری اقتصاد دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان.
vahidomidi.eco@gmail.com
10.22055/jqe.2018.22611.1667
افزایش سرمایه گذاری و دست یابی به نرخ رشد اقتصادی بالاتر، هدف اولیه همه نظام های اقتصادی است. به طور بالقوه ثروت منابع طبیعی به ویژه نفت می تواند در رونق اقتصادی و ایجاد منابع برای سرمایه گذاری بسیار سودمند باشد اما از طرفی اثر وفور منابع طبیعی روی سرمایه گذاری به ویژگی های خاص نهادی و سیاسی هر کشور بستگی دارد. ازاین روی، مطالعه حاضر به بررسی اثر متقابل شاخص حکمرانی با درآمد نفتی بر تشکیل سرمایه فیزیکی کشورهای صادرکننده خالص سوخت طی دوره زمانی 2016-2002 با استفاده از روش PMG می پردازد. نتایج مطالعه بیانگر آن است که اثر متقابل فراوانی منابع طبیعی و شاخص های حق اظهارنظر و پاسخگویی، ثبات سیاسی، اثربخشی دولت، حاکمیت قانون، کیفیت قوانین و مقررات و کنترل فساد بر تشکیل سرمایه فیزیکی کشورهای مورد مطالعه در بلندمدت مثبت و معنادار بوده و در کوتاه مدت اثری نداشته است. همچنین براساس نتایج بلندمدت، تولید ناخالص داخلی سرانه و درجه باز بودن اقتصاد بر تشکیل سرمایه فیزیکی اثر مثبت و معناداری داشته و اثر نرخ بهره واقعی نیز طی دوره مورد بررسی منفی و معنی دار بوده است. در مقابل اثر نرخ بهره حقیقی در کوتاه مدت بی معنی بوده اما اثر تولید ناخالص داخلی و درجه باز بودن مثبت و معنی دار بوده است.
حکمرانی,تشکیل سرمایه فیزیکی,درآمد نفتی,PMG
https://jqe.scu.ac.ir/article_14003.html
https://jqe.scu.ac.ir/article_14003_0d2b49f40ceb1f12165653d1b160fafa.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد مقداری
2008-5850
2717-4271
15
3
2018
11
22
ارزیابی مقایسه ای میزان تأثیر ابزارهای سیاستی بر اشتغال و تقاضای نیروی کار در بخشهای اقتصادی ایران مبتنی بر رویکرد عدم تعادل در بازار کار
43
78
FA
حمید
عزیزمحمدلو
عضو هیأت علمی اقتصاد دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین
azizmohammadlou@soc.ikiu.ac.ir
10.22055/jqe.2018.22664.1670
در این مقاله در چارچوب رویکرد عدم تعادل در بازار کار و مبتنی بر مدل پویای تقاضای نیروی کار، نقش متغیرهای اثرگذار بر اشتغال و تقاضای نیروی کار در بخش های صنعت و معدن، کشاورزی و خدمات در قالب تحلیلهای همگرایی و الگوهای تصحیح خطا مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. تخمین مدل پویای تقاضای نیروی کار نشان میدهد که در میان متغیرهای اثرگذار بر تقاضای نیروی کار، متغیرهای تولید، صادرات و شاخص دستمزد بهعنوان اثرگذارترین متغیر بر تقاضای نیروی کار در بخش های مختلف اقتصادی به شمار میروند. این در حالی است که متغیر سرمایهگذاری علیرغم توجه زیادی که در محافل سیاستگذاری نسبت به آن صورت میگیرد، انتظارات را مبنی بر تقویت و توسعه اشتغال برآورده ننموده است. همچنین نتایج حاصله حاکی از آن است که اهمیت نسبی تأثیر هر یک از متغیرها بر تقاضای نیروی کار در بخش های مختلف متفاوت است. بهگونهای که در زیر بخش صنعت و معدن بیشترین تأثیر به ترتیب از آن متغیرهای تولید، شاخص دستمزد و صادرات است در حالی که در زیر بخش کشاورزی مؤثرترین عوامل اثرگذار بر تقاضای نیروی کار به ترتیب عبارتاند از دستمزد، تولید و صادرات. همچنین متغیرهای تولید، دستمزد و صادرات به ترتیب بیشترین تأثیر را بر تقاضای نیروی کار بخش خدمات داشتهاند.
مدل پویای تقاضای نیروی کار"," تحلیل همگرایی"," بخش صنعت و معدن"," بخش کشاورزی"," بخش خدمات
https://jqe.scu.ac.ir/article_13991.html
https://jqe.scu.ac.ir/article_13991_ced38243bc0082f2ced436caee9213eb.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد مقداری
2008-5850
2717-4271
15
3
2018
11
22
تاثیر رشد اقتصادی و فنآوری اطلاعات و ارتباطات بر مصرف انرژی؛ آزمون نظریه درآمد- هزینه واگنر
79
103
FA
حمید
سپهردوست
دانشگاه بو علی سینا
hamidbasu1340@gmail.com
مرتضی
قربان سرشت
دانشگاه بوعلی سینا
ertebatedarsi@gmail.com
10.22055/jqe.2018.22687.1675
واگنر معتقد است، با افزایش درآمدهای سرانه، اندازه نسبی هزینههای بخش عمومی جهت بسترسازی زیرساختهای اقتصادی از جمله انرژی ارزان افزایش مییابد. هدف از این پژوهش، برآورد اثرات بلندمدت و کوتاهمدت رشد اقتصادی و فنآوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) بر مصرف انرژی (برق) با استفاده از دادههای سالانهی سری زمانی در ایران طی دوره زمانی 1350 تا 1393 است. برای این منظور، از آزمون خودتوضیح برداری با وقفههای توزیعی (ARDL) جهت نشان دادن روابط بلندمدت، از آزمون تصحیح خطای برداری (ECM) برای بیان روابط کوتاهمدت و نیز از آزمون علیت گرانجر بهمنظور تعیین رابطهی علیت، استفاده شد. نتایج نشان داد که در دوره بلندمدت، رشد اقتصادی و فنآوری اطلاعات و ارتباطات، موجب تحریک مصرف برق در کشور ایران شده است. آزمون علیت چندمتغیره مؤید رابطهی علی یکطرفه از طرف رشد اقتصادی و فنآوری اطلاعات و ارتباطات، بهسمت مصرف برق است. نتایج همچنین نشان داد که در بلندمدت، یک درصد افزایش در متغیرهای رشد اقتصادی و فنآوری اطلاعات و ارتباطات، مصرف برق را بهترتیب بهمیزان 78/0 و 028/0 درصد افزایش میدهد. ضریب تصحیح خطا نیز نشان میدهد که در هر دوره 7/9 درصد از عدم تعادل در مصرف حقیقی سرانه برق تعدیل شده و بهسمت روند بلندمدت خود نزدیک میشود. نتایج موید برقراری نظریه واگنر، مبتنی بر وجود رابطه بین رشد درآمد سرانه و پیچیدگی اقتصادی و بهنبال آن افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات رفاهی جدید از جمله فراهم آوری انرژی ارزان توسط دولت است.
رشد اقتصادی,فنآوری اطلاعات و ارتباطات,مصرف برق,ARDL,رابطه علیت
https://jqe.scu.ac.ir/article_13992.html
https://jqe.scu.ac.ir/article_13992_b67f0ffc7813da1c48413c9dd736df87.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد مقداری
2008-5850
2717-4271
15
3
2018
11
22
مقایسه پیشبینی شاخص سهام با استفاده از مدلهای ترکیبی مبتنی بر الگوریتم ژنتیک و جستجوی هارمونی با شبکه عصبی معمولی
105
127
FA
مریم
دولو
استادیار دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
ma_davallou@yahoo.com
تکتم
حیدری
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه ارشاد دماوند، تهران، ایران
heidari_toktam@yahoo.com
10.22055/jqe.2018.22921.1695
هدف پژوهش حاضر مقایسه پیشبینی شاخص سهام با استفاده از مدلهای ترکیبی مبتنی بر الگوریتم ژنتیک و جستجوی هارمونی با شبکه عصبی معمولی است. مربوطترین نماگرهای تکنیکی به عنوان متغیرهای ورودی و تعداد بهینه نرون لایه پنهان شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از الگوریتمهای فراابتکاری ژنتیک و جستجوی هارمونی تعیین شده است. مقادیر روزانه شاخص قیمت بورس اوراق بهادار تهران از تاریخ 1/10/91 الی 30/9/94 جهت پیشبینی شاخص قیمت و آزمون آن استفاده شده است. دقت پیشبینی سه مدل شبکه عصبی معمولی، شبکه عصبی هیبریدی مبتنی بر الگوریتم ژنتیک و شبکه عصبی هیبریدی مبتنی بر جستجوی هارمونی بر اساس میزان خطای پیشبینی ارزیابی شده است. نتایج نشان میدهد دقت پیشبینی مدلهای فراابتکاری ژنتیک و جستجوی هارمونی در دوره آزمون بالاتر از شبکه عصبی عادی است. همچنین پیشبینی مدل شبکه عصبی هیبریدی مبتنی بر جستجوی هارمونی در دوره آزمون نسبت به مدل شبکه عصبی مصنوعی هیبریدی مبتنی بر الگوریتم ژنتیک از دقت بالاتری برخوردار است.
الگوریتم ژنتیک,جستجوی هارمونی,شبکه عصبی مصنوعی
https://jqe.scu.ac.ir/article_14004.html
https://jqe.scu.ac.ir/article_14004_9e72eed04aed5aca521c09dcce6db6a1.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد مقداری
2008-5850
2717-4271
15
3
2018
11
22
اثر مالیات بر ارزش افزوده بر بهرهوری و تعیین نرخ بهینه آن دراقتصاد ایران: ترکیب رهیافت مرز تصادفی و الگوی رشد درونزا
129
155
FA
احمد
جعفری صمیمی
دانشگاه مازندران
jafaris@yahoo.com
سعید
کریمی پتانلار
دانشگاه مازندران
s.karimi@umz.ac.ir
کورش
اعظمی
دانشگاه مازندران
k.azami@stu.umz.ac.ir
10.22055/jqe.2018.22965.1699
هدف از این مقاله این است که با استفاده از یک تابع تولید ترانسلوگ و مدل اثر تصادفی نشان دهیم که نسبت مالیات بر ارزش افزوده چه تاثیری روی میزان بهرهوری در ایران دارد و همچنین با استفاده از یک الگوی رشد درونزا شامل خانوار، بنگاه و دولت، نرخ بهینه این مالیات با کالیبره کردن مدل برای اقتصاد ایران برآورد گردد. ما در این تحقیق با استفاده از آمارهای موجود برای تمام استانهای ایران از زمان اجرایی شدن مالیات بر ارزش افزوده یعنی دوره 1387-1394 با استفاده از روش دادههای تابلویی و مدل مرز تصادفی به بررسی تاثیر مالیات بر ارزش افزوده بر میزان بهرهوری در این دوره پرداختهایم. از آنجا که بهرهوری میتواند به سه بخش کارایی تولید، کارایی فنی و کارایی مقیاس تجزیه شود(کامباکار و لوول، 2000) ما تاثیر مالیات بر ارزش افزوده بر هر کدام از این سه بخش را بررسی کردهایم. نتایج نشان میدهند که افزایش سهم مالیات بر ارزش افزوده تاثیر مثبتی روی بهبود میزان کارایی تولید دارد اما تاثیر آن بر کارایی فنی و بازده به مقیاس منفی میباشد. این نشان میدهد اثر مالیات بر ارزش افزوده بر روی بهرهوری در ایران پیچیده است و باید توجه بیشتری روی تاثیرات مالیات بر ارزش افزوده بر بهرهوری شود، برای مثال اختصاص دادن سهمی از مالیات بر ارزش افزوده به امور تحقیق و توسعه و همچنین استخدام نیروی کار متخصص هم در سازمانهای مالیاتی و هم در سایر بنگاههای تولید کننده میتواند سبب افزایش بهرهوری تولید گردد.
بهرهوری,روش مرز تصادفی,مالیات بر ارزش افزوده,نرخ بهینه
https://jqe.scu.ac.ir/article_13917.html
https://jqe.scu.ac.ir/article_13917_0b6a830b1775f1aef4b2f5161ffb93cf.pdf