اقتصاد رفتاری و تجربی
کیان نجف زاده؛ علی محقر؛ غلامرضا رکنی لموکی؛ قهرمان عبدلی؛ حسین صفری
چکیده
یکی از عوامل تاثیرگذار بر ساختار بازار، در کنار رفتار رقابتی تولید کنندگان، رفتار و روحیات مصرف کنندگان است. برهم کنش های مکرر و بازگشتی این رفتارها از دو طرف تولید کنندگان (بنگاهها) و مصرف کنندگان در طول زمان و برآیند آنها، ساختار بازار و سهم های بنگاهها را شکل می دهد. برای بررسی این موضوع نیاز به یک مدل جامعی وجود دارد که رفتارهای ...
بیشتر
یکی از عوامل تاثیرگذار بر ساختار بازار، در کنار رفتار رقابتی تولید کنندگان، رفتار و روحیات مصرف کنندگان است. برهم کنش های مکرر و بازگشتی این رفتارها از دو طرف تولید کنندگان (بنگاهها) و مصرف کنندگان در طول زمان و برآیند آنها، ساختار بازار و سهم های بنگاهها را شکل می دهد. برای بررسی این موضوع نیاز به یک مدل جامعی وجود دارد که رفتارهای هر دو طرف را با هم در نظر گیرد. مدل باید بگونه ای باشد که بتوان با تغییر مقادیر پارامترهای آن، سیاستهای رقابتی تولیدکنندگان و نیز تنوع و تفاوت در روحیات مصرف کنندگان را در آن اعمال نمود. در این مقاله،به کمک مدلی که بر اساس دیدگاه های مذکورساخته شده است وبا تغییر مقادیر پارامترهای آن، اثرات رفتار و روحیات مصرف کنندگان، روی سهم بازار تولید کنندگان پیش بینی می شود. در یک مثال عددی مشخص گردید که مدل یادگیری مصرف کنندگان، تمایل مصرف کنندگان به سمت تجربیات جدید، درجه اهمیت نسبی که مصرف کننده به تمایلات سطح بالای خود قائل می شود، طول مدت یا فرصت یادگیری و کسب تجربه جدید و تاخیر در اعمال سیاست از طرف تولیدکننده، همگی بر سهم های بازار تولیدکنندگان تاثیر گذارند.مدل ارائه شده در این تحقیق، می تواند مورد استفاده بنگاهها در آزمودن سیاستهای رقابتی شان با ملاحظه سناریوهای مختلف مربوط به شرایط محیط و روحیه ورفتار مصرف کنندگان کالاهای تولیدی شان قبل از کاربست سیاستها قرار بگیرد.
اقتصاد رفتاری و تجربی
ام البنین جلالی؛ زهرا نصراللهی؛ مجید هاتفی مجومرد
چکیده
یک گروه، واحد سازمان یافتهای است که افراد در آن هدف مشترکی دارند، اعضاء آن با یکدیگر کار میکنند، و تبادل متقابل اطلاعات و تجربیات در آن وجود دارد. یکی از سؤالات کلیدی هر سازمانی، یافتن راههایی برای ترغیب آنها به عملکرد بهتر است. بنگاهها بهطور پیوسته نیازمند انگیزهدهی به نیروی کار برای انعطافپذیری بیشتر، پاسخگویی سریعتر، ...
بیشتر
یک گروه، واحد سازمان یافتهای است که افراد در آن هدف مشترکی دارند، اعضاء آن با یکدیگر کار میکنند، و تبادل متقابل اطلاعات و تجربیات در آن وجود دارد. یکی از سؤالات کلیدی هر سازمانی، یافتن راههایی برای ترغیب آنها به عملکرد بهتر است. بنگاهها بهطور پیوسته نیازمند انگیزهدهی به نیروی کار برای انعطافپذیری بیشتر، پاسخگویی سریعتر، ارائه راهحلهای قابل اطمینان برای مسائل پیچیده و در کل افزایش تولید هستند. اقتصاد متعارف بر این باور است که افزایش پاداشهای پولی، منجر به افزایش تلاش نیروی کار میشود. به عبارت دیگر، پاداش پولی بیشتر به معنی انگیزههای قدرتمندتر است و برعکس. این سادهسازی در موقعیتهای اقتصادی زیادی کاربرد دارد، اما لزوماً برای محیطهایی که در آن نیروی کار در گروه فعالیت کرده و پاداشهای وی تحت تأثیر فعالیت دیگر اعضای گروه است، کاربرد ندارد. در حقیقت تحت شرایطی ممکن است این نظریه اقتصادی که پاداش بیشتر منجر به تلاش بیشتر توسط نیروی کار میشود؛ کاربرد خود را ازدست بدهد و شرایطی مغایر با آن ایجاد شود. در حقیقت در این حالت احتمالاً برخی از اعضای گروه از دیگر اعضای گروه سواری رایگان خواهند گرفت و در ازای دریافت پاداش بیشتر، کار کمتری را ارائه خواهند کرد که وینتر (2009) و کلور و همکاران (2014) این عکس العمل افراد را چرخش انگیزهها نامگذاری کردند. چرخش انگیزهها نشاندهنده وضعیتی است که در آن افزایش در پاداشهای در نظر گرفته شده برای همه اعضای گروه، فقط منجر به اعمال تلاش توسط برخی از عوامل شود. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی آزمایشگاهی چرخش انگیزهها در قالب یک بازی متوالی است. در این چارچوب پیادهسازی یک بازی تیمی سه نفره دو مرحلهای در یک نمونه 135 نفره از دانشجویان، در دانشگاه آیتالله حائری میبد نشان داد که اولاً: در صورت وجود چرخش انگیزهها، افزایش هزینههای تلاش منجر به تلاش بیشتر و در نتیجه تولید محصول بیشتر میشود. ثانیاً: وقتی هزینه تلاش بالاست، هر بازیکن تلاش خود را اعمال خواهد کرد، اگر و تنها اگر وی مشاهده کند که تمام عوامل قبل از وی تلاش خود را اعمال کردهاند. ثالثاً: بر اساس پیشبینی نظریه چرخش انگیزهها، مشارکت کنندگان اول تلاش کمتری را در هزینه پایین اعمال میکنند. یافتههای مطالعه حاضر در مورد چرخش انگیزهها، بیانگر این نتیجه مهم هستند که مشوقهای پولی زیاد در صورت بیارزش کردن اعتبار این تهدید بالقوه ممکن است اثرگذاری خود را از دست بدهند. همچنین معرفی صریح و کامل پاداشها نیز ممکن است گاهی نتایج دلخواه را دربر نداشته باشد. به عنوان مثال تضمین افزایش پرداخت به کارکنان یا ارائه فرصتهای شغلی مناسبتر که هزینههای تلاش را کاهش میدهد، همیشه منجر به افزایش در عملکرد نمیشود. بلکه حتی ممکن است منجر به چرخش انگیزهها شوند.