رحمان سعادت؛ مجید مداح؛ پیام نادری
چکیده
در بسیاری از اقتصادهای نوظهور و درحال توسعه، تغییرات و نوسانات ناگهانی در نرخ ارز میتواند از طریق کاهش سرمایهگذاری، حجم تجارت و سودآوری بر رشد اقتصادی این کشورها اثر منفی داشته باشد. با توجه به اینکه این اقتصادها در مقابل تغییرات جریانهای سرمایه آسیبپذیر هستند؛ وجوه مالی ارسالی شاغلین خارج از کشور (رمیتانس ) به عنوان یکی از ...
بیشتر
در بسیاری از اقتصادهای نوظهور و درحال توسعه، تغییرات و نوسانات ناگهانی در نرخ ارز میتواند از طریق کاهش سرمایهگذاری، حجم تجارت و سودآوری بر رشد اقتصادی این کشورها اثر منفی داشته باشد. با توجه به اینکه این اقتصادها در مقابل تغییرات جریانهای سرمایه آسیبپذیر هستند؛ وجوه مالی ارسالی شاغلین خارج از کشور (رمیتانس ) به عنوان یکی از مهمترین جریانهای مالی و سرمایهای، میتواند نرخ ارز کشورهای درحال توسعه را با نوسانات و نااطمینانیهایی همراه سازد و باعث بیثباتی اقتصاد گردد. بنابراین در پژوهش حاضر اثر متقابل نوسان نرخ ارز واقعی و نوسان رمیتانس با کاربرد رهیافتهای واریانس ناهمسانی شرطی خودرگرسیون تعمیمیافته (GARCH) و سیستم معادلات همزمان حداقل مربعات سه مرحلهای (3SLS) برای کشورهای درحال توسعه منتخب از جمله ایران طی سالهای 2015-1980 مورد بررسی و تحلیل تجربی قرار میگیرد. نتایج حاکی از آن است که رابطه دو طرفهای بین نوسان نرخ ارز و رمیتانس برقرار است که در این میان، نوسان نرخ ارز تأثیر بزرگتر و قابل توجهی بر نوسان رمیتانس دارد؛ درحالیکه اثر معکوس آنها اندک است. به عبارتی، نوسان رمیتانس تأثیر قابل توجهی بر نوسان نرخ ارز ندارد که این امر موجب ثبات اقتصادی میشود. علاوه بر این، سرمایهگذاری مستقیم خارجی، مخارج دولت و باز بودن تجاری باعث ایجاد نوسان در نرخ ارز واقعی و در سوی دیگر، تورم، توسعه مالی، هزینه سرانه خانوار و وابستگی سنی از جمله عوامل تأثیرگذار بر نوسان رمیتانس در کشورهای مورد بررسی میباشند.