مجید صامتی؛ مهرنوش کلانی مهابادی؛ حسین شریفی رنانی
چکیده
با توجه به تنوع الگوی مصرف خانوارها و اهمیت چگونگی اختصاص درآمد محدود خانوار به کالاها و خدمات مختلف، بررسی رفتار مصرفی خانوارها، با استفاده از برآورد میل نهایی به مصرف فرامعیشتی و کششهای قیمتی و درآمدی، جایگاه ویژهای در سیاستگذاریهای اقتصادی دارد. لذا، در این پژوهش با استفاده از اطلاعات خانوارهای شهری کشور طی سالهای (1396-1376) ...
بیشتر
با توجه به تنوع الگوی مصرف خانوارها و اهمیت چگونگی اختصاص درآمد محدود خانوار به کالاها و خدمات مختلف، بررسی رفتار مصرفی خانوارها، با استفاده از برآورد میل نهایی به مصرف فرامعیشتی و کششهای قیمتی و درآمدی، جایگاه ویژهای در سیاستگذاریهای اقتصادی دارد. لذا، در این پژوهش با استفاده از اطلاعات خانوارهای شهری کشور طی سالهای (1396-1376) و با بهره گیری از سیستم مخارج خطی (LES) و استفاده از تکنیک اقتصادسنجی رگرسیون به ظاهر نامرتبط (SUR) به اندازهگیری پارامترهای تابع تقاضا و محاسبه کششهای قیمتی و درآمدی تابع تقاضای مصرفی ایران به تفکیک در قالب 8 گروه کالایی پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از منفی بودن کششهای قیمتی خودی میباشد که گویای حاکمیت قانون تقاضا بر تقاضای کالاهای مصرفی است. نتایج کشش-های متقاطع قیمتی نیز نشان میدهد که رابطه مکملی بین گروههای کالایی وجود دارد. همچنین طبق نتایج، گروه خوراکیها و آشامیدنیها و گروه مسکن و انواع انرژیها کالاهایی ضروری برای خانوار محسوب میشوند. گروه کالایی بهداشت و درمان یک کالای نرمال میباشد و سایر گروههای کالایی جزو کالاهای لوکس میباشند.
سهیلا پروین
چکیده
تغییرات قیمتی مهمترین کانال انعکاس سیاست های اقتصادی بر موقعیت اقتصادی خانوارها است. این تغییرات در قالب دو اثر درآمدی و توزیعی ظاهر می شود. اثرات توزیعی از طریق تغییر در قیمت های نسبی و اثر درآمدی از طریق تغییر در سطح عمومی قیمت ها، شاخص های فقر را تحت تأثیر قرار می دهد. اینکه تغییرات قیمتی به نفع گروه فقیر یا ...
بیشتر
تغییرات قیمتی مهمترین کانال انعکاس سیاست های اقتصادی بر موقعیت اقتصادی خانوارها است. این تغییرات در قالب دو اثر درآمدی و توزیعی ظاهر می شود. اثرات توزیعی از طریق تغییر در قیمت های نسبی و اثر درآمدی از طریق تغییر در سطح عمومی قیمت ها، شاخص های فقر را تحت تأثیر قرار می دهد. اینکه تغییرات قیمتی به نفع گروه فقیر یا به نفع گروه غیر فقیر است، بستگی به رفتار مصرفی این گروه ها در قبال تغییرات قیمتی است. برای ارزیابی این اثرات معمولا ًاز شاخص های قیمت مصرف کننده که مبین رفتار مصرفی خانوارهای با درآمدی معادل میانگین درآمد جامعه است، استفاده می شود، درحالی که رفتار مصرفی گروه های کمدرآمد می تواند متفاوت باشد. این مطالعه بر اساس تئوری تقاضای مصرفکنندگان با بهره گیری از مفاهیم کشش، تأثیر تغییرات قیمتی را بر طبقه ای از شاخص های فقر اندازه گیری می کند. نتایج تجربی در مناطق شهری ایران نشان داد که افزایش سطح عمومی قیمت ها (اثر درآمدی تغییرات قیمت) شاخص های فقر را بدتر می کند. تغییرات توزیعی (تغییرات قیمت های نسبی) نیز به نفع گروه فقیر نیست. شاخص های قیمتی که با توجه به رفتار مصرفی گروه فقیر محاسبه می گردد، بزرگتر از شاخص های قیمتی است که بر اساس رفتار مصرفی کل جامعه محاسبه می شود. بنابراین، شاخص هزینه ی زندگی گروه کم درآمد به طور نسبی بالاتر از شاخص هزینه ی زندگی گروه غیر فقیر است.